تغییر و تحول سازمانی:
چرا نیازمند ایجاد تغییر هستیم؟
از آنجا که سازمانها به محیطی پویا و در حال تغییر روبه رو هستند از طریق انجام یکسری تغییرات باید خود را سازگار کنند تا بتوانند به حیات خود ادامه دهند.
انواع تغییر:
1-تغییر برنامه ریزی شده:
تغییری که در نتیجه تلاش عاملان تغییر ایجاد می شود و هدف آن بالا بردن توانایی سازمان در تغییر رفتار کارکنان به منظور تطبیق با تغییرات محیطی است.
2-تغییر برنامه ریزی نشده:
این نوع تغییر به صورت تصادفی و بدون تلاش عاملان تغییر انجام می شود مانند اعتصابات کارگری.
نکته: در علم مدیریت تغییر برنامه ریزی شده مورد توجه است.
نیروهای ایجاد کننده تغییر:
1-نیرو های بیرونی یا خارجی: مانند فناوری، ویژگی های جمعیت شناختی، ویژگی های بازار و فشارهای اجتماعی و سیاسی و ...
2-نیروهای درونی یا داخلی: مانند مسائل نیروی انسانی، تصمیمات مدیریت و ...
عوامل تغییر:
افرادی که مسئولیت فرایند تغییر و تحول را بر عهده دارند مانند مدیر، کارمند متخصص، مشاور و ...
دیدگاه های نسبت به تغییر:
1- استعاره آبهای روان:
بیان می دارد که سازمان مثل یک کشتی بزرگ در دریای آرام است و تغییر در این شرایط مثل یک طوفان موقتی است که یک آشفتگی در سفر آرام پیش می آورد.
2- استعاره آبهای خروشان:
بیان می کند که سازمان مانند قایق کوچک در دریای خروشان است که تغییر در آن یک فرایند مستمر و مداوم است.
انواع مقاومت در برابر تغییر:
1-مقاومت سازمانی:
سازمانها بر حسب طبیعت خود محافظه کار هستند بنابراین به صورت فعال در برابر تغییر مقاومت می کنند. مهمترین ویژگی های مقاومت سازمانی شامل: هنجارهای گروه، مکانیزم ساختاری،تهدید متخصصان، قدرت مدیران، شیوه تخصیص منابع.
2-مقاومت فردی:
ناشی از ویژگی های شخصیتی افراد است مانند انگیزش، ادراک، نیاز، عادت، امنیت، عوامل اقتصادی و ...
راهبرد های غلبه بر تغییر:
1-آموزش و ارتباطات: باید با اعضای سازمان ارتباط برقرار نمود و علت ایجاد تغییر را برای آنها تفسیر نمود.
2-مشارکت: افراد را در ایجاد تغییر مشارکت دهیم.
3- معامله: در برابر دادن چیزی به افراد آنها را با خود همراه کنیم.
4- در نظر گرفتن تسهیلات مانند مرخصی با حقوق، پاداش و ..
5- افراد را دستاویز قرار دادن: مانند تحریف واقعیت از طریق شایعه با هدف مطلوب جلوه دادن تغییر.
6- استفاده از زور مانند تهدید به اخراج، تغییر پست، تنزل مقام و .
تعریف توسعه سازمانی:
فعالیتی است برای تسریع تغییرات گسترده و بلندمدت یا بعبارت دیگر تلاش برای کمک به اعضای سازمان توسط یک تغییر برنامه ریزی شده.
نوع شناسی تغییر:
1-تغییر انطباقی:
پایین ترین سطح تغییر است و شامل ارائه مجدد یک شیوه شناخته شده برای انجام کار است. در این نوع تغییر میزان پیچیدگی، هزینه، عدم اطمینان و مقاومت در برابر تغییر پایین است.
2- تغییر ابداعی و بنیادی:
ارائه یک شیوه عمل جدید برای کل صنعت که در آن میزان پیچیدگی، عدم اطمینان و مقاومت در برابر تغییر بسیار بالا است.
3-تغییرابداعی:
ارائه یک شیوه عمل جدید برای سازمان در این شیوه میزان پیچیدگی، هزینه، عدم اطمینان و مقاومت در برابر تغییر متوسط است.
فراگرد تغییر از نظر کرت لوین:
1- خروج از انجماد:
2- خارج شدن از حالت تعادل کنونی که به 3 شیوه ذیل صورت می گیرد:
الف) نیروهای وادارنده، رفتار را از حالت موجود خارج می کنند.
ب) نیرو های بازدارنده حرکت از تعادل موجود را کاهش می دهند.
ج) ترکیبی از 2 روش بالا
2- تغییر و تمرین رفتار جدید:
در این مرحله الگوی رفتار جدید یا روش جدید به کارکنان ارائه می شود و باید سعی نمود کارکنان آن را یاد بگیرند برای انجام این کار می توان از افراد خبره ، مربیان یا افراد صاحب نفوذ استفاده کرد.
3- تثبیت رفتار جدید:
هدف این مرحله با ثبات کردن حالت جدید به وسیله تعادل نیروهای وادارنده و بازدارنده است. اگر این مرحله انجام نشود تغییر برای مدت کوتاهی دوام می آورد و کارکنان سعی می کنند به حالت اول برگردند بنابراین باید کاری کرد که رفتار جدید برای کارکنان عادی شود.
شیوه های استقرار یک برنامه جدید:
1-اقدام: مدیر برای ایجاد تغییر مورد نظر باید حمایت های لازم را بدست آورد.
2-مشارکت: یعنی کسانی که برنامه تغییر بر آنها تاثیر دارد مورد مشارکت قرار گیرند.
3- ترغیب: پذیرش افراد را بدست آورد.
4- دستور: مدیر به کارکنان برای انطباق با تغییر دستور بدهد.