فرهنگ سازمانی

فرهنگ سازمانی:

1-از دیدگاه رابینز فرهنگ سیستمی از استنباط های مشترک است که اعضا نسبت به یک سازمان دارند و همین ویژگی موجب تفکیک دو سازمان از هم می شود.

2-فرهنگ سازمانی باورها و ارزشهای حامی بر یک سازمان است که رفتار کارکنان یک سازمان را هدایت       می کند.

3-فرهنگ تعیین کننده رفتار، پندار و کردار انسان و روش درک او از جهانی  است که در آن زندگی       می کند.

4-فرهنگ کلیه آموخته ها و عاداتی که یک انسان بعنوان عضو جامعه اخذ می کند.

5-فرهنگ سازمانی تشریح کننده رفتار، تفکر، ارزش، نگرش، عادت ، نماد، رسوم، انتظارات و توقعات مشترک کارکنان سازمان است.

6-هافستد فرهنگ سازمانی را بعنوان یک برنامه فکری معرفی می کند.

1-  ارزشهای غالبی که بوسیله سازمان حمایت می شود.

8-فرهنگ شخصیت سازمان است.

 

انواع فرهنگ در سازمان:

1-فرهنگ حاکم:

 نمایانگر ارزشهای اصولی است طوری که اکثریت اعضای سازمان در آن مشترک و سهیم هستند.

2-خرده فرهنگ:

 که به آن فرهنگ فرعی نیز گفته می شود عبارت است از ارزشهای که مورد قبول و احترام بخشی از سازمان است البته علاوه بر ارزشهای فرهنگ حاکم.

 

فرهنگ قوی و فرهنگ ضعیف:

ارزشهای اصلی سازمان که به مقیاس وسیع مورد قبول همگان قرار دارد معرف فرهنگ قوی است. هرچه اعضای سازمان ارزشهای اصلی را بیشتر بپذیرندو تعهد بیشتری به آنها داشته باشند فرهنگ قوی تر می شود. فرهنگ ضعیف عکس حالت فوق است.

نکته: اهمیت اصلی فرهنگ برای سازمان اثرگذار بر رفتار است. همچنین فرهنگ نقش های مانند تعیین مرز سازمان، احساس هویت دادن به اعضا، ایجاد تعهد نسبت به سازمان، ثبات و پایداری در سیستم، عامل کنترل، اتصال اعضای سازمان به هم و... را در سازمان بازی می کند.

 

 

معایب فرهنگ:

1-اگر ارزشهای مشترک اعضای سازمان با ارزشهایی که موجب افزایش اثربخشی می شود، مغایر باشد فرهنگ بعنوان یک قلم بدهی در ترازنامه سازمان است.

2-مانعی بر سر راه تغییر

3-مانعی بر سر راه نیروی کار ناهمگون( نیروی کار از نژاد، جنسیت، قومییت مختلف)

4-مانعی بر سر راه ادغام و تغییرات ساختاری.

 

شیوه پیدایش فرهنگ:

1-تجربیات  گذشته

1-  اصول مورد قبول بنیانگذاران و موسسان.

 

شیوه های حفظ فرهنگ:

1-اقدامات مدیریت عالی

2-گزینش نیروی انسانی

2-  جامعه پذیری کارکنان( راههای برای وفق دادن کارکنان با فرهنگ سازمان).

 

سطوح فرهنگ سازمانی:

1- سطح فوقانی که در این سطح فرهنگ سازمانی شامل رفتارها، مراسم و تشریفات، علائم و نمادهای فیزیکی است.

2-سطح میانی که شامل هنجارها، باورها، ارزشها و نگرش ها است که مکانیزمی انگیزشی برای اعضای سازمان بحساب می آید.

3-این سطح عمیق ترین سطح فرهنگ سازمانی است و شامل مفروضات و اعتقادات اساسی و وجه تمایز سازمان از سایر سازمانها بشمار می رود.

 

عناصر و اجزای تشکیل دهنده فرهنگ سازمانی:

1-مفروضات اساسی( نگرش و طرز تفکر اعضا)

2-ارزشها( بایدهای درون سازمان و نشان دهنده چیزهای که سازمان بدان اهمیت می دهد)

3-هنجارها( راهنمای نحوه  عمل کردن در یک موقعیت خاص)

4-سنت و تشریفات( ساختار، رویه ها، قوانین، ابعاد فیزیکی)

 

عوامل اثر گذار بر فرهنگ سازمانی:

1- عوامل بیرونی مانند محیط طبیعی، تکنولوژی، رقبا، مشتریان، تحولات سیاسی و اجتماعی و ...

2-  عوامل درونی مانند مدیریت، ساختار سازمانی، ارزیابی عملکرد و ...

کارکنان چگونه فرهنگ را یاد می گیرند؟

1-  دوره توجیهی رسمی

2-  داستانها

3-  شعائر( آداب و رسوم)

4-  نمادهای فیزیکی

5-  زبان.

مدیریت فرهنگ:

یعنی آیا فرهنگ قابل تغییر است؟ مدیریت فرهنگ الزاما تغییر فرهنگ نیست، اگر فرهنگ کنونی مناسب باشد مدیریت فرهنگ یعنی تثبیت کننده آن اما اگر فرهنگ مناسب نباشد باید تغییراتی مطلوبی در آن ایجاد کنیم. البته این امر یک پروسه بلندمدت است.

تجزیه و تحلیل فرهنگی:

بررسی و ارزیابی فرهنگ فعلی، مقایسه بین فرهنگ فعلی و فرهنگ مطلوب،  ارزیابی شکاف موجود بین دو وضعیت موجود و مطلوب و تعیین اینکه چه عناصری باید تغییر کند.

جو سازمانی به دیدگاههای سازمانی، اقدامات و روشهای رسمی و غیر رسمی اطلاق می گردد

تعریف جو سازمانی:

1-ادراک کارکنان از محیط عمومی کار خود که ناشی از سازمان رسمی، سازمان غیر رسمی، افراد، رهبران و گروهها می باشد.

2-ادارک کارکنان از سازمانی که در آن کار می کند براساس شاخص های مختلفی مانند استقلال ،پاداش، ساختار و...

تفاوت فرهنگ سازمانی و جو سازمانی:

1-از نظر ثبات : یعنی دوام جو سازمانی کمتر از فرهنگ سازمانی است.  جو سازمانی در کوتاه مدت قابلیت تغییر دارد اما فرهنگ در بلند مدت و به سختی قابل تغییر است. بعنوان مثال جو می تواند با تغییر مدیریت بوجود می آید و با تغییر در مدیریت نیز از بین می رود و جو دیگری حاکم می شود.

2-فرهنگ ارزشها، اعتقادات مشترک و هنجارها را در بر می گیرد اما جو سازمانی ادراک مشترک افراد از رفتار است.

3-جو سازمانی از سطح فرد آغاز می شود و به سوی جمع تسری پیدا می کند ولی فرهنگ سازمانی وابسته به جمع است و بر فرد تاثیر می گذارد.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.